معنی حجت محکم در لغت نامه دهخدا
دسته بندی :
32بازدید
معنی کلمه حجت محکم در لغت نامه دهخدا مفهوم مترادف متضاد هم خانواده مصدر فعل مفرد جمع بن ماضی مضارع مستقبل از سایت جوابگو دریافت کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
جواب : حجت محکم. [ح ُج ْ ج َ ت ِ م ُ ک َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) حجت استوار. (مجموعه ٔ مترادفات ص 294). || آلت مصنوعی که زنان حکه بر خود فرو کنند. (بهار عجم) (آنندراج): شد دراز این بحث یارب تاجری از زیر باد حجت محکم بیارد رفع سازد شور و شین نعمت خان عالی (از بهارعجم).
من نمیدونم