معنی مصائب در لغت نامه دهخدا
دسته بندی :
755بازدید
معنی کلمه مصائب در لغت نامه دهخدا مفهوم مترادف متضاد هم خانواده مصدر فعل مفرد جمع بن ماضی مضارع مستقبل از سایت جوابگو دریافت کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
جواب : مصائب. [م َ ءِ](ع اِ) ج ِ مصیبه.(منتهی الارب)(آنندراج). مکروهات و شدائد و رنجها(همزه ٔ مصائب مبدل از واو است خلاف القیاس).(از غیاث). ج ِ مصیبت. رزایا. مصیبتها. ماتمها. مصایب.(یادداشت مؤلف): پند گیر از مصائب دگران تا نگیرند دیگران ز تو پند سعدی و رجوع به مصیبت شود.
Negin 5 ماه قبل
1
هم خانواده:مصیبت
مصیبت ، مصیبت ها